جدول جو
جدول جو

معنی بازو گشاده - جستجوی لغت در جدول جو

بازو گشاده(گُ دَ / دِ)
بمعنی نیازمند است و معنی ترکیب ظاهر است. (آنندراج). محتاج، بازی کردن. بخوشی پرداختن. نشاط کردن: هفت شبانه روز بازی آوردند و نشاط شراب بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 509)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بازو گشادن
تصویر بازو گشادن
کنایه از گشودن بازو، دست برآوردن برای یاری دادن و کمک کردن به کسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بازو گشادن
تصویر بازو گشادن
کمک کردن بکسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابرو گشاده
تصویر ابرو گشاده
بشاش خوشرو خوشخو خوش منش تازه رو شکفته روی خوش منش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازو گشادن
تصویر بازو گشادن
باز کردن و کشیدن بازو، گشاده دست بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ابرو گشاده
تصویر ابرو گشاده
((گُ دِ))
بشاش، خوشرو
فرهنگ فارسی معین